شروع کن، همین الان!

شروع کن، همین الان!

نمی توانید به برنامه هایتان عمل کنید؟

روزهای آخر هفته است. ناگهان به خودتان می‌گویید: از شنبه شروع می‌کنم! بعد به سرعت شنبه از راه می‌رسد و شما یا درگیر مسئله‌ای دیگر شده‌اید و آن موضوع را فراموش کرده‌اید و یا به خودتان می‌گویید: فعلا وقت دارم، یک ساعت دیگر شروع می‌کنم.
تقریبا می‌توان گفت که همیشه به این شکل از انجام دادن کارها و یا برنامه‌های خود عقب می‌مانیم. پرسش مهم این است که بالاخره چه وقت این شنبه از راه می‌رسد؟ آیا راهی هست که از این دور باطل رها شویم و از آن خارج شویم؟ چه راهی وجود دارد که از دست این موضوع نجات پیدا کنیم؟


آیا انسان بودن دشوار است؟

پاسخ این است: قطعا بله! اما چرا؟ چون باید همواره اقدام کنید. می‌خواهیم فرد موفقی شویم و زندگی خوبی داشته باشیم اما زمان اقدام کردن، از روی کاناپه تکان نمی‌خوریم. وقتی می‌گویید از شنبه شروع می‌کنم، این صرفا یک جمله‌ی عادی نیست. بلکه نوعی شیوه‌ی زندگی کردن است، نوعی نگاه به جهان پیرامون است. جملاتی که به خود یا دیگران می‌گویید به نوعی عملکردهای ذهن و نحوه‌ی اندیشیدن شما را عیان می‌کند.
معمولا وقتی به عادت‌های خود نگاه می‌کنید، می‌توانید از دریچه‌ی آن‌ها بفهمید که شما چه کسی هستید و چگونه می‌اندیشید! شاید بتوان گفت که شخصیت یک فرد نهایتاً عبارت است از مجموعه‌ای از عادات او. عادت‌ها به شما می‌فهماند که قدرت و امکان انجام دادن چه کارهایی را دارید. هر چقدر انجام دادن برنامه‌های‌تان به تعویق بیفتد، نشان دهنده‌ی این واقعیت است که سطح توانایی شما از هر نظر بسیار پایین است. حتی اگر مسئله‌ی اخلاق را چیزی فراتر از یک مسئله‌ی شخصی و فردی و یک مسئله‌ی اجتماعی و جمعی در نظر بگیریم، باز هم می‌توان نتیجه گرفت که سطح اخلاقی شما هم در پایین‌ترین شکل خودش قرار دارد. چرا؟
زیرا، هیچ چیز فردی در این دنیا وجود ندارد و انسان‌ها به شدت به هم تنیده هستند و بر روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند. بنابراین زمانی که شما کاری مفید و سودمند را به تعویق می‌اندازید، قطعا در درون زنجیره‌ی ارتباط و اتصال به دیگر انسان‌ها آسیبی وارد کرده‌اید که نتیجه‌ی این آسیب، تاثیر بر روی زندگیِ شخصی دیگر خواهد بود. پس مسئله صرفا گفتن این جمله نیست که: از شنبه شروع می‌کنم، بلکه موضوع بسیار مهم‌تر از این چیزهاست!

زندگی همه‌ی ما پر است از تصمیم‌های خوبی که گرفته‌ایم، اما اراده‌ی کافی برای انجام آن‌ها نداشته‌ایم.

دانشمندان ثابت کرده‌اند که سیستم مغز انسان، عملکردی واحد دارد که گزینه‌های زودبازده را بر گزینه‌های دیربازده بیشتر ترجیح می‌دهد. به این ترتیب ما میان آینده و اکنون، اکنون را انتخاب می‌کنیم. اما اکنونی که آینده‌ای را نمی‌سازد. در اینجا منظور از اکنون، اکنونی است که بر روی کاناپه لم داده‌ایم!
مسئله‌ی اصلی در اینجا، نزدیکی و دوری پاداش‌ها است. شما دو پاداش برای خود در پیش روی‌تان می‌بینید: پاداشی که بسیار نزدیک به شماست (راحتی لم دادن در کاناپه) و پاداش بعدی که بسیار بیشتر و بزرگتر است اما آن را در دور دست‌ها می‌بینید، (پاداش اقدام کردن و نتیجه‌ی آن در آینده).
دانشمندان ثابت کرده‌اند که:  با گذر زمان، پاداشِ کوچکتر، نزدیکتر و نزدیکتر می‌شود و البته بزرگتر و بزرگتر، به طوری که باعث می‌شود پاداش و جایزه‌ی دیگری را نبینید و بنابراین نسبت به پاداش بزرگتری که در دور دست است، بی اعتنا بمانید و این پاداش کوچک برای‌تان ارزشمندتر به نظر آید. این نقطه‌ی عطفی است که ترتیب ترجیحات عوض می‌شود و شما لم دادن در کاناپه را ترجیح می‌دهید به همه چیز و با خود می‌گویید: از شنبه!


انسان‌هایی که بهتر با آینده‌ی خودشان هم‌ذات ‌پنداری می‌کنند، انضباط بسیار بهتری دارند و می‌توانند بر لحظه‌های خوشی زودگذر غلبه کنند تا به لذت‌های ماندگارتری در آینده دست پیدا کنند. این افراد ترجیح می‌دهند منتظر پاداش‌های بزرگتر و بیشتری بمانند، نه اینکه به سرعت اسیر پاداش‌های کوچکتر شوند و آن‌ها را بردارند!
شما، دو نوع خود دارید: خودی که اکنون هستید و خودی که در آینده به آن تبدیل می‌شوید که همان خود مطلوب‌تان است. می‌توان گفت خودِ اکنون و خودِ آینده. توانایی ایستادن در جایگاه خود آینده‌تان به این معنا است که بتوانید پیامدهای مثبت و منفی تصمیم‌ها و انتخاب‌هایی که می‌گیرید را با وضوح تمام ببینید. اما آیا باور دارید که می‌توانید آینده‌ای بهتر داشته باشید؟

قانون مهم این است که: اول باید باور کنید، بعد ببیند نه اینکه ابتدا ببینید بعد باور پیدا کنید!

در واقع باورها، می‌آفرینند. اما باور کردن هم صرفا با حرف نیست! این که چه فعالیتی یا رفتاری از خودتان می‌بینید، بسیار باورتان را تقویت می‌کند. اینکه صرفا بگویید که من خودم را باور دارم خیلی تاثیرگذار نخواهد بود. شما زمانی واقعا آینده‌ی زیبای خودتان را باور خواهید داشت که کاری یا فعالیتی از خودتان ببینید.
بنابراین اگر می‌خواهید باورتان تغییر کند، باید رفتاری یا عادتی بد را تغییر دهید. اگر برای شروع چند گام کوچک زیر را بردارید، قطعا نتایج بزرگی بدست می‌آورید:
1) هیچ شنبه‌ای وجود ندارد. به عبارت بهتر ایام هفته را فراموش کنید. به خودتان بگویید که همه‌ی روزها برای من شنبه است. به این معنا که اصلا کاری را به لحظه‌ای دیگر منتقل نکنید. هیچ روزی جای روز دیگری را نمی‌گیرد.
2) از عادت‌های کوچک خود شروع کنید. عادت‌هایی که با سادگی بیشتر می‌توانید بر آن ها غلبه کنید و جای‌گزین خوبی برای‌شان بیاورید.
3) منتظر هیچ‌کسی نباشید. شما باید خودتان مسئولیت تمام کارهای‌تان را بر عهده بگیرید. سعی کنید نسبت به حرفه و شغل‌تان، تمام مهارت‌های مربوط به آن را یاد بگیرید. خودتان دست به کار شوید. هیچ کسی نمی‌تواند بهتر از خود شما به خودتان و زندگی‌تان کمک کند.
4) قبل از انجام هر تصمیم، انتخاب و کاری یک لحظه صبر کنید و نتیجه‌ی آن تصمیم و کار را در آینده ببینید. اگر مثبت بود انجام دهید در غیر این صورت به سراغ آن نروید.
و در پایان این سوال را از خود بپرسید:
آیا من می‌توانم حق خودم را از زندگی بگیرم یا نه؟
دوست‌دار شما دکتر علیرضا آزمندیان

جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره آموزشی آنلاین موفقیت در 150 روز کلیک کنید



نظر کاربران

علی رضایی علی رضایی 3 سال پیش
واقعا یک مقاله بود و دلچسب یی بود، تشکر استاد عزیز، تو بهترین استاد در روی زمین هستی ♥️♥️♥️♥️
Ishaq Nowrozi Ishaq Nowrozi 3 سال پیش
بسيار مقاله جالب و مفيد بود ! خداوند دكتر را سالهاي سال حفظ كند !
الناز دهقانی الناز دهقانی 3 سال پیش
استاد عزیزم ممنونم مقاله ی مفید و کاربردی بود
یاسر چاقوساز یاسر چاقوساز 3 سال پیش
بسیار مفید و عاااااالی
برای ارسال نظر لطفا ابتدا عضو سایت شوید یا اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید.