خانه را به دانشگاه تبدیل کنیم!

خانه را به دانشگاه تبدیل کنیم!

خانه فقط مکانی فیزیکی نیست!

مهم‌ترین فایده‌ی خانه چیست؟ پاسخ این است: خانه، پناهگاهِ رویاپردازی‌ست. خانه، تنها پناه‌دهنده‌ی روزها و شب‌هاى ما نیست! انسان‌ها، مدیون خانه‌های‌شان هستند، چرا که آن‌ها بسیاری از خاطرات را در خود جای می‌دهند. به طور کلی، یکی از بزرگترین قدرت‌های ترکیب‌کننده‌ی اندیشه، خاطره و رویای آدمی، خانه است.
خانه، اولین جهان هر انسانی است، جایی که هر فرد در آن به دنیا می‌آید. خانه جایی است که حتی اگر به لحاظ فیزیکی محو شود، ما در رویاهای خودمان به آن بازمی‌گردیم.
تجربه‌ی من چیزی را می‌بیند که بسیاری آن را نمی‌بینند و از آن غافل‌اند و یکی از اصلی‌ترین موانع رسیدن به اهداف انسان‌ها هم هست:  فضای خانه!
بیایید در این مورد با من همراه باشید و اگر شما هم در این غفلت هستید، یک‌بار برای همیشه، از آن بیرون بیایید. بعد نتایجش را به سرعت در زندگی‌تان مشاهده می‌کنید!
شاید بتوانیم بگوییم زندگی مدرن، اگر علی‌رغم تمام چیزهای خوبی که به ما داده، خانه را از ما گرفته است. خانه (HOME) با مسکن (HOUSE) متفاوت است. خانه، جایی است که انسان در آن سکنی می‌گزیند و به آن مکان، احساس تعلق می‌کند. خانه جایی است که در آن شخصیت، تخیّل و ایده‌ی زندگی کردن، شکل و فرم می‌گیرد. بنابراین، خانه صرفاً یک مکان نیست، بلکه جایی است با پیچیدگی‌های بسیارِ ذهنی و روانی که در ساختار آن وجود دارد. مسکن اما، صرفاً یک سرپناه است. چیزی بدون روح!  زندگی امروز، خانه را به مسکن تنزّل داده است. بسیاری از انسان‌ها حتی نمی‌توانند آرامش اولیه‌شان را از فضایی که در آن زندگی می‌کنند، بدست بیاورند! دقیقاً نکته‌ی اصلی و پنهانی اینجاست:
وقتی در جایی بدون روح زندگی می‌کنید که نمی‌تواند به شما تعالی ببخشد و شما را به تحرّک وادارد، مطمئن باشید که هیچ روح تازه‌ای هم نمی‌توانید به ایده‌ها و افکارتان در جهت رسیدن به اهداف‌تان بدهید! خانه چیزی است که با روح و احساس ما پیوند می‌خورد و انسان، همان احساس را وارد چرخه‌ی فعالیت‌های کاری و اجتماعی‌اش می‌کند.


می‌خواهم کاملا روراست با شما سخن بگویم:
خانه اگر روحی داشته باشد، دقیقاً مکانی مقدس است و در آن‌جا شما هر لحظه در مراقبه و آرامش هستید و اینجاست که قدرت الوهیّت فکر و اندیشه‌تان به راه می‌افتد. بنابراین:
اولین کاری که بعد از خواندن این مقاله انجام می‌دهید این باشد که به جایی که در آن زندگی می‌کنید به خوبی نگاه کنید و به آن بیندیشید. ببینید چه احساس و روحی درون آن جریان دارد. اگر فضای مسکونی شما، فاقد سرزندگی، احساسی زیبا و آرامش باشد، باید در جهت ایجاد روحی تازه درون آن، تلاش کنید.
به قول قدیمی‌ها: مسکن را می‌خری، اما خانه را خودت می‌سازی! پس می‌توانید روح خانه را بسازید. روحی که نوازش‌گر و پناهگاه شما باشد. برای تغییر این موضوع، دو گونه کار باید انجام دهید:
1. تغییرات فیزیکی
2. حضور اتفاقات تازه درون فضای خانه

کارها و اقداماتی که برای تغییرات فیزیکی می‌توانید انجام دهید:
- خانه را چیدمان کنید. سعی کنید با جابجایی و چند تغییر کوچک در اسباب و اثاثیه، حال و هوای خانه را تغییر دهید.
- فضاهای خانه را معنادار کنید. هر قسمتی از خانه می‌تواند احساس بیشتری را به ما ببخشد. به عنوان مثال، بالکن می‌تواند فضایی برای نوشیدن چای در کنار خانواده باشد.
- انرژی گل‌ها و گیاهان را به فضای خانه بیاورید.
- دیوارها بسیار مهم هستند، چرا که بیشترین دید و نگاه ما به آن‌هاست. بنابراین از نصب چیزهای اضافه بر روی آن‌ها پرهیز کنید.
- نور و سایه می‌تواند از مهم‌ترین پدیده‌های زیبا و با احساس درون هر خانه‌ای باشد.
اکنون که فضای خانه را برای تغییرات احساسی و دمیدن روحی تازه به آن آماده کرده‌اید، باید به اتفاقات تازه‌ای که در درون آن فضا هم رخ می‌دهد، بیندیشید. من این اتفاقات تازه را حول مفهومی (concept) طراحی کرده‌ام و بعد از اجرای آن نتایج و بازخوردهای عالی و شگفت‌انگیزی را شاهد بوده‌ام. آن مفهوم این بود:

خانه را به دانشگاه تبدیل کنیم!

من به چند نمونه از مواردی که می‌تواند این مفهوم یا کانسِپت را اجرایی کند، اشاره می‌کنم که با انجام دادن آن‌ها قطعاً احساسات زیبایی به سوی شما سرازیر می‌شود:
- کتاب بخوانید، آن هم همراه اعضای خانواده.
به جای این‌که در اتاق‌تان تنها بمانید و برای خودتان مطالعه کنید، کتابی انتخاب کنید که برای همه‌ی اعضای خانواده مفید، جالب و شنیدنی باشد. بعد در ساعت‌هایی دور همدیگر جمع شوید و یکی شروع به خواندن آن کتاب کند. حتی می‌توانید گاهی از خواندن دست بکشید و شروع به بحث و گفتگو درباره‌ی آن قسمت‌هایی که خوانده شده، کنید.
- هر روز زمانی را با خانواده باشید و هر کسی درمورد آرزوها و اهداف خودش صحبت کند. بعد در مورد آن اهداف و آرزوها به بحث بنشینید و برای همدیگر راهکار و پیشنهاد بدهید.
- در طول هفته، یک برنامه‌ی آموزشی را با همدیگر ببینید. مثل یک سمینار، یا سخنرانی.
- با هم ورزش کنید.
- حتماً غذا را در خانه درست کنید. بوی غذا و همکاری برای درست کردن و پختن آن، احساس عجیبی به خانه می‌آورد.
- تلویزیون به طور کلی یک سم مهلک برای رسیدن به آرامش است. به جای دیدن برنامه‌های بی‌کیفیت و بدون کاربرد، هر شب یک فیلم که هم بامحتوا باشد و هم خوش‌ساخت، همراه خانواده‌ی خود ببینید و درباره‌ی موضوع و محتوای آن به بحث بنشینید.
و موارد بسیاری که خود شما می‌توانید به نسبت سبک زندگی‌تان، برای خودتان طراحی و پیاده‌سازی کنید. یادتان باشد که:

خانه صرفاً مکانی فیزیکی نیست، بلکه شکل‌دهنده‌ی روح و ذهن انسانی است که در فضای آن زندگی می‌کند.

شما به خانه‌ی خود چگونه می‌اندیشید؟ لطفاً برای من نظرات و ایده‌های‌تان را بنویسید.
دوستدار شما دکتر علیرضا آزمندیان




جلسه‌ی اول: مدیریت بحران و استرس در کار و زندگی و رسیدن به یک زندگی شادمانه
چگونه عوامل ایجاد اضطراب و استرس را در کار و زندگی از بین ببریم و به آرامش، نشاط و شادی برسیم.




نظر کاربران

مریم قابل مریم قابل 3 سال پیش
سلام استاد مهربان به نظر من خانه امن ترین محل برای اعضای یک خانواده است که وقتی از هیاهوی بیرون از منزل وارد ان میشویم احساس ارامش ,شادی وسر زندگی میکنیم. خانه باید محلی گرم و پراز احساس وانرژی برای تمامی اعضای خانواده باشد.
المیرا اکبریان المیرا اکبریان 3 سال پیش
سلاااام ،خیلی خیلی دوستتون دارم دکتر آزمندیان،همیشه توی مراحل سخت زندگیم سخنانتون بهم آرامش داده و باعث شده راهمو پیدا کنم،سال ۹۶خونمون رو عوض کردیم نامزد داشتم ده روز ازش گذشته بود ،بعد اینک اومدیم خونه جدید بهم خودد از خونمون متنفر شدم،سال بعدش دوباره نامزد کردم بازم بهم خورد بشدت از خونمون بدم میومد،تا همین یکماه پیشم بدم میومد ازش ،همش غور میزدم ک عوضش کنیم تااینک خواهر کوچیکم نامزد کرد،خداروشکر خیلی خیلی ادمه خوبیه خوشحالم واسه خواهرم،این اتفاق خوب باعث شد یکم از خونمون خوشم بیاد ،البته ناگفته نماند توی این ۳سال من از نظر علمی و کاری کلی پیشرفت داشتم،از نظر شخصیتی هم همینطور،تاالان ک مقالتون رو خوندم،تصمیم گرفتم اتفاقای بد گذشته رو ب کلی فراموش کنم،و با دید عالی ب خونمون نگا کنم،
پرستو قاسمی ارادت پرستو قاسمی ارادت 3 سال پیش
سلام.خانه برای ما حکم همان مسکن رو داره.غروب همه میریم خونه یه شام دور هم میخوریم وشاید یه برنامه ببینیم و خواب.تمام خودم همیشه فکر میکنم که خونه برای ما مثل یه خوابگاه میمونه. خیلی دوست دارم خونمون پر شور وپر از عشق بشه.دوست دارم تغیر کنه،دوست دارم گرم وصمیمی بشه، اما نمیدونم چطور؟؟ دوست دارم دخترم وهمسرم عاشق خونه باشن وبرای رفتن به خونه لحظه شماری کنن.اما چطور؟؟؟ مقالتون برام یه تلنگر بود که دوباره به فکر بیفتم وبرای بهترشدن تلاش کنم.
پرستو قاسمی ارادت پرستو قاسمی ارادت 3 سال پیش
سلام استاد عزیز.ممنون ازسخنان دلنشین وصدای گرمتون. خونه برای ما مثل یه خوابگاهه غروب میرسیم خونه شام و بعد خواب.همیشه بفکر ایجاد یه خونه صمیمی بودم.یه خونه ای که دخترم وهمسرم لحظه شماری کنن برای اومدن به خونه ،اما نمیدونم واقعا باید چیکارکنم... مقالتون منو دوباره بفکر انداخت که سعی کنم برای بهتر شدن
حسین افزون حاجی سرایی حسین افزون حاجی سرایی 3 سال پیش
افزون هستم دانشجوی دوره ثروت آفرینان با تشکر
معصومه گلستانی معصومه گلستانی 3 سال پیش
سلام آقای دکتر آزمندیان من یک مدت احساس میکنم خونه ام آن شادی نداشته وخونه تبدیل به خوابگاه شده بود تا اینکه مقاله شما راخواندم اول خودم شروع کردم به تغییر فضای خونه بعد کارهای که درخونه باید انجام بشه از همه مشورت میگیرم حس خوبی دارم وتلاش میکنم خونه ام پرانرژی بشه
خسرو فوقانی خسرو فوقانی 3 سال پیش
بعضی نظرات شما را اجرا میکنم.من هرگز از در خانه بودن چه تنها ویا باهمسرم ابراز ناراحتی نمیکنم.
پریا معلمیان گرجی پریا معلمیان گرجی 3 سال پیش
من خونمونو به دانشگاه تبدیل کردم.گرچه خیلی زمان برد تا از خونمون خوشم بیاد و لذت ببرم.اما مهم اینکه تونستم.وحتی تنهایی هم ارامش دارم.و غصه نمیخورم
محدثه صابریان محدثه صابریان 3 سال پیش
استاد عزیز چند روز بود این سوال برام پیش اومده بود که کاش میتونستم نظر استاد آزمندیان رو درباره تغییرات در خانه بدونم که امروز با دیدن این مقاله به سوالم پاسخ داده شد.البته خیلیجالبه که خداوند اینقدر سریع من را به پاسخ میرسونه آن هم از زبان شما استاد عزیز این چندمین باره این اتفاق برایم می افتد .آنقدر که به صحبت های شما فکر میکنم....
برای ارسال نظر لطفا ابتدا عضو سایت شوید یا اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید.