هر چه با خشم شروع شود با احساس خجالت تمام می شود!
هر چه با خشم شروع شود با احساس خجالت تمام می شود!
مقدمه
امروزه به راحتی همه می توانند خشمگین و عصبانی شوند. گاهی یک بوق زدن در پشت چراغ قرمز یا انتظار طولاني در مطب دكتر، باعث شکل گیری وضعیتی خشمگین میان دو انسان می شود. به عبارتی، امروزه ما شاهد تحولی عظیم در امر شخصی و ارتباطات اجتماعی هستیم. حال پرسش اصلی این است که آیا دوران آرامش به پایان رسیده و باید منتظر وضعیتی تازه ای از انسان باشیم؟
انسان وقتی خشمگین و عصبانی می شود عموما به دو دلیل این اتفاق برای او می افتد:
یا به دلیل اتفاقات بیرونی و یا اتفاقات درونی.
نکته مهم این است که چه هنگامی که کسی باعث خشم شما شود و چه خودتان از دست خودتان خشمگین شده باشید، در هر دو صورت شما قدرت خود را از دست داده اید. مسئله اصلی تلاش برای بازپسگیری این قدرت است. اما عموما انسان به جای این کار، دست به واکنشی احساسی از جنس عصبانیت و خشمگین شدن می زند.
موضوع دیگر این است که احساس های خشم و عصبانیت و تنفر، باعث ایجاد یک واکنش فیزیولوژیکی در بدن انسان می شوند. وقتی که عصبانی میشوید، ضربان قلب و فشار خون شما و سطح هورمونهای انرژی، آدرنالین و نورآدرنالین تان بالا میرود. به عبارتی تعادل شیمیایی بدن شما به هم می خورد. بنابراین موضوع دیگر، بازگشت به شرایط تعادلی است. یعنی همان بازپسگیری تعادل.
پس خشم دو چیز اصلی را از شما می گیرد: قدرت و تعادل!
هر چقدر زمان بازپسگیری این دو طولانی باشد، خشم از شما انسان تازه ای خواهد ساخت. در اين مقاله به اين موارد پرداخته خواهد شد كه آيا روشی وجود دارد كه در آن بتوان خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم؟ این مقاله همچنین با ارایه مفهوم خشم، به تاثیرات آن بر روی روح و روان انسان و تعاملات اجتماعی او و در نهایت بر روی زندگی اش می پردازد.
عصر جدید را شاید بتوان عصر گسست ها نام گذاشت. دوران معاصر، ویژگی هایی را با خودش حمل می کند که نتیجه آن تزریق فشارهای روحی و روانی بیش از حد نرمال به انسان است. می توان گفت که به طور کلی هر فرد باید فشارهایی تحمل کند که گاهی این موضوع با بروز خشم عصبانیتش، باعث از هم گسیختگی فرد با شخصیت آرام خودش و در نتیجه از هم گسیختگی ارتباطات او با دیگران می شود.
بیشترین چیزی که باعث تولید احساس خشم و عصبانیت می شود، موضوع اضطراب و ترس و نگرانی است. کمتر فرد عصبانی را می توان دید که رنج نبرده باشد یا در ترس و نگرانی نباشد.
اما نکته مهم این است که خشم و عصبانیت یک لایه پنهانی درون خودش دارد که ندیدن و نشناختن این موضوع بسیار خطرناک خواهد بود. این لایه پنهانی خشم، لایه آموختنی آن است!
آری، باید بدانید که خشم آموختنی نیز هست.
وقتی در محیط خانه، پدر و مادر و افراد دیگری خشمگین و عصبانی باشند و رفتارشان با احساس بدی همراه باشد، کودکان با دیدن این تصاویر، این احساس و رفتار را یاد می گیرند.
آری فرزندان، ساختار اولیه و شالوده اصلی شخصیت خود را از محیط خانه یاد می گیرند و خشم و عصبانیت هم یکی از این چیزها می تواند باشد.
گاهی هم کوکان وقتی با عصبانیت خود به هدفشان می رسند، این موضوع را به مرور جزیی از تکنیک های خود برای رسیدن به چیزی در زندگی شان فرا می گیرند و یاد می گیرند که برای پیش برد هدف ها و برنامه های خود، در زندگی آینده شان از این حربه استفاده کنند. پس شخصیت شان اینگونه شکل می گیرد که: اگر دوست دارید به آنچه كـه مـی خـواهيد برسـيد، بايد عصبانی باشيد!
پس می بینید که صرفا رفتارِ شخصی دیگر نیست که باعث عصبانی شدن انسانی دیگر می تواند باشد. بلکه انسان می تواند از کودکی با این مسئله همراه شده باشد.
اما در لحظه عصبانی شدن، چه کاری باید انجام داد؟
وقتی فردی عصبانی می شود، به طور کلی سه اتفاق می تواند بیافتد:
یا خشم خود را ابراز، یا خشم خود را سرکوب و یا خشم و عصبانیت خود را آرام می کند.
بنابراین، میان سرکوب کردن احساس و آرام کردن آن احساس تفاوت بسیاری وجود دارد و این دو یکی نیستند. به طور کلی سرکوب کردن احساس، باعث تولید اختلالات و بیماری های روانی وحشتناکی می شود. پس به هیچ عنوان پیشنهاد نمی کنم که از سرکوب کردن احساس عصبانیت خود استفاده کنید.
سرکوب کردن میل یا احساس، فرایندی است که طی آن انسان تمایلات و افکار ناسازگارش را از خودآگاه خود خارج ساخته و به ناخودآگاهش می فرستد. این عمل اما بدون اطلاع انسان انجام می شود. و ناخودآگاه هم تمام کنترل انسان را به عهده دارد. بنابراین، تاثیرات منفی این موضوع بسیار زیاد خواهد بود.
از طرفی تخيله کردن خشم هم لـذت بخـش نیسـت. بعضی ها اشتباها فکر می کنند که حالت های پرخاشگرانه از قبيـل فريـاد زدن و کتک زدن و … برای تمام شدن خشم و عصبانیت لازم است و در نتیجه برای حفظ سلامتي مفيد است. اما رها سازي خشم از طريق روشهاي پرخاشگرانه باعث تقويت و تحكيم رفتار پرخاشگرانه می شود.
چه باید کرد؟
قبل از هر چیز باید بدانید که هر عصبانیت و خشمی ویرانگر نیست، هنگامی كه خشم بسيار شديد و مداوم می شود و يا اينكه بطور نادرست ابراز می گردد، این امر مشکل آفرین و ویرانگر خواهد بود.
بهترین روش، مدیریت خشم و عصبانیت است.
هدف مدیریت خشم، همانند سازی یا تطابق هست.
به طور کلی، شما نه میتوانید از افراد یا چیزهایی که شما را خشمگین میکنند، خلاص شوید یا از آنها اجتناب کنید و نه میتوانید آنها را تغییر بدهید، اما میتوانید یاد بگیرید واکنشهایتان نسبت به خشم را کنترل کنید. قدم اول این است که احساس عادت بودگی عصبانیت را از خود دور کنید. به عبارتی این که فکر می کنید عادت دارید عصبانی شوید، باید به سرعت از بین برود. آگاهی داشتن نسبت به حوادث و محيط هـايی كـه باعـث تحريـك عصبانیت شما مي شوند، می تواند برخشم حاصل از عـادت، غلبه كند.
بنابراین، عصبانیت نباید به صورت عادت در بیاید، یا اگر تصور می کنید که عادت دارید به عصبانی شدن، این ذهنیتی اشتباه است و باید به سرعت این مسئله را از خود دور سازید.
مدیریت خشم، یعنی میان لحظه خشمگین شدن و لحظه رفتار خشمگینانه خود، زمانی بسازید! ساختن این زمان برای بازپسگیری قدرت و تعادل تان است.
اما چگونه می توانید این زمان را بسازید؟
روش ها و تکنیک های زیادی برای این موضوع هست که من به چند مورد آن اشاره میکنم.
*تنفس عمیق بکشید.
* از الگوی حرکت به زمان آینده و بازگشت به لحظه حال استفاده کنید. سعی کنید، هنگام خشمگین شدن، قبل از انجام دادن هر کاری و تصمیمی، به سرعت به زمان آینده بروید و نتیجه آن کار یا تصمیم را ببینید و حال با آگاهی به آن نتیجه، به زمان حال برگردید و رفتار کنید.
* با دوستی که به او اعتماد دارید سخن بگوييد.
*ورزش کنید (قدم بزنيد و ..)
* از فكر كردن درباره افكار، اتفاقات و چیزهایی كه باعث ايجاد خشم مي شوند، دست بردارید.
اگر مدیریت خشم داشته باشیم، قبل از آنكه خشم ما به مرحله اوج گيری و در نتیجه منجر به تصمیم و رفتار تحت تاثیر آن برسد می توانیم كنتـرل را از دسـت آن خارج کنیم.
در هر شرایطی از زندگی، کنترل دست ما باید باشد نه چیزی دیگر! کنترل دست ما، یعنی کنترل دست قدرت درون و تعادل بسیار خوب ما باشد نه در دستان امیال سرکوب شده و عقده هایمان!
قبل از گرفتن هر تصمیمی، انتخابی و رفتاری، باید زمانی داشته باشیم که به نتیجه آنها در آینده فکر کنیم. تمام زندگی انسان از نظر من، ساختن زمانی در لحظه حال، برای دیدن نتیجه کارهایش در آینده و زندگیش است. پس بیاموزیم که چگونه این زمان ها را در هر لحظه برای خود بسازیم.
دیدگاهتان را بنویسید