تجربه ها می مانند، کالاها از بین می روند
تجربه ها می مانند، کالاها از بین می روند
جیمز همبلین؛ نویسنده و از دبیران ارشد سایت آتلانتیک، میگوید:
فرض کنید مقداری پول دارید و برای هزینهی آن دو راه پیش رویتان است: یکی اینکه به مسافرتی خانوادگی بروید و دیگر اینکه یک گوشی تازه بخرید. ممکن است فکر کنید که سفر تمام میشود و چیزی از آن نمیماند، اما از گوشی میتوانید مدتی طولانی استفاده کنید. اما تحقیقات تازه در حوزهی اقتصاد رفتاری نشان میدهد این فکر اشتباه است. یعنی برخلاف تصور ما، لذت سفر در ذهنمان میماند و لذت گوشی تازه خیلی زود فراموش میشود.(1)
رشد و توسعه ی فردی که در موفقیت انسان نقش مهمی را ایفا میکند، مستلزم برخورداری از سخت کوشی، نظم و پشتکار است. آن چیزی که بیش از همه در این راستا میتواند تحریک کنندهباشد، یادگیری مداوم، ممارست در تمرین، تقویت مهارتها و خودشکوفایی است. به طور کلی میتوان گفت که رشد، نتیجهی تربیت و آموزش است.
تربیت و آموزش چگونه ممکن میشود؟
پس از سالها مطالعه، کار و آموزش بر روی چگونگی شخصیت سازی و ارتقای مهارت های فردی برای توسعه و رشد شخصیت و زندگی انسان ها، تردیدی ندارم که بیشتر مردم آموزش را در درجهی دوم اهمیت قرار میدهند. البته این موضوع گاهی به صورت خودآگاه انجام میگیرد و در بیشتر مواقع خود فرد اطلاعی از این امر ندارد و در توهم خودش مسیر درستی را در زندگی در پیش گرفتهاست (که البته مسیر کاملا اشتباهی است). بیشتر مردم دو چیز را از دست میدهند. دو گنج اصلی در زندگی شان برای بدستآوردن آگاهی و دانایی:
زمان و تجربه
زمان آنجاهایی از دست میرود که ما یا همیشه منتظریم که اتفاق، شانس یا معجزه ای در زندگی مان رخ دهد و یا انگار اصلا متوجه این اتلاف وقت هم نیستیم و لحظات را بیهوده تلف میکنیم، مثل تلف کردن وقت هنگام تماشای برنامههای تلویزیون بدون هیچ دستاوردی.
آبراهام لینکلن (2) در جایی میگوید: من هر روز با کار و تلاش و تحقیق و مطالعه، آمادگی لازم را برای جلب شانس و اقبال و جذب موقعیتی که سزاوارش هستم فراهم میکنم.
وقتی زمان را از دست بدهید، قطعا تجربه ها را هم از دست خواهید داد.
به همین دلیل اگر کمی بیشتر به زندگی روزمرهی افراد دقت کنیم، متوجه میشویم که تقریبا همه شبیه به همدیگر زندگی میکنند. انگار همه به نوعی کپی و بدلی از همدیگر هستند!
امروزه وضعیت خطرناکتر شده است. جذابیت کالاها سبب شده که ورود آنها به چرخهی زندگی، تاثیرات منفی بیشتری را به بار بیاورد. لذت داشتن کالا به حدی است که برای بدست آوردن آن دست به هر کاری میزنیم و یکی از وحشتناکترین این تخریبها و نابودیها، تخریب تجربه است. باید بدانید که تجربه، بیش از کالا انسان را مسرور میکند و باعث نزدیک شدن انسان به موفقیت میشود.
قبول دارم بسیار کار سختی است که داشتن تجربه را به داشتن کالا ارجحیت بدهید. چرا که ذات کالاها، تزریق نوعی احساس نیاز و کمبود به انسان است. انسان به لحاظ روانی حتی اگر واقعا نیازی به آن کالا در زندگی اش نداشتهباشد، چون به دام این احساس نیاز افتادهاست، به سمت آن کشیده میشود.
به گفتگوهای بیشتر افراد که دقت کنیم میبینیم چنین شکلی دارند:
چه موبایل جدیدی به بازار آمده؟
در حالی که پرسشها باید اینگونه تغییر شخصیت پیدا کند:
چه محصولی میتواند به من کمک کند؟ چه مهارتی را باید یاد بگیرم که در راستای هدفی که دارم بیشتر به من کمک کند؟ و پرسشهایی از این دست.
آری، زمان آن رسیده که کمی بیشتر فکر کنید. بهترین نوع خرید، خریدن تجربه است. نمونههایی از خریدن تجربه از این قرار است: سفر کردن، رفتن به کنسرت، رفتن به سمینارهای آموزشی، داشتن محصولات آموزشی و مهارتی، تماشای فیلم در سینما یا در خانه، کتاب خواندن.
وقتی به سوی خریدن تجربه میل پیدا کنید، از نظر شخصیتی بسیار تغییر خواهیدکرد. نوعی رشد چشمگیر. تجربه، همیشه باعث ارتقای اندیشه، تعمیق احساس و وسعت دید شما میشود. تجربه، شما را به عمق میبرد و کالا، ( البته منظور کالاهای غیرضروری است) شما را در سطح باقی میگذارد و هیچ کمکی به پیشرفت شما نمیکند.
برای اثبات سخنم، کافی است که به لیست کالاهایی که دارید، نگاهی بیندازید و ببینید که کدام یک از آنها باعث پیشرفت واقعی شما شدهاست.
به طورکلی، خرید تجربه، نوعی سرمایه گذاری بر روی خود و زندگی تان است. به عبارتی، هزینهای که برای آن پرداخت میکنید، باعث خلق و تولید تجربه و مهارتی گرانبها و ارزشمند در شما میشود که با به کاربستن آن در مواقع بحرانی زندگی، ارزش واقعی خودش را نشان میدهد.
نکتهی مهم این است که در ابتدا خریدن تجربه، بسیار سخت است و با نوعی اکراه توام است، اما پس از اقدام به خرید و تجربه کردن آن، به مرور احساس رضایتمندی و خرسندی خاصی به انسان دست میدهد. این احساس بسیار ماندگارتر از خریدن یک موبایل است. بنابراین برای رسیدن به موفقیت سعی کنید تا آنجا که میتوانید:
خریدهای مادیتان را به سمت تجربیشدن ببرید و بیشتر تجربه بخرید.
توضیحات:
(1) به نقل از نشریهی ترجمان علوم انسانی، شمارهی هفتم، تابستان 1397، ص109
(2) شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده که در 1865 میلادی ترور شد. او در سال 1862 اعلامیهی ضد بردهداری را به متمم قانون اساسی آمریکا افزود و به همین دلیل در آن کشور بسیار محبوب و شناخته شدهاست.
دیدگاهتان را بنویسید