بدون داشتن مهارت سخن گفتن، حق داشتن رویای مان را نداریم!
گفتار، بی نظیرترین عملکرد انسان در عرصه ارتباط با محیط اطرافش و همچنین با دیگران است.
انسان بدون کلام و سخن گفتن، رشد و تکاملش در بستر زندگی اجتماعی، غیر ممکن بود.
انسان با سخن گفتن، اندیشه ها، احساسات و معلوماتی را كه اندوخته را ظاهر و آن ها را به ديگران منتقل مي كند. بنابراین، سخن مثل پلی است كه مغزها، اندیشه ها و احساسات جدا از يكديگر را به هم پيوند می زند و افراد از طريق آن مي توانند موجب خوشحالی و يا غمگينی همديگر شوند.
بنابراین، سخن گفتن، یک ابزار اثربخش برای انتقال پیام و تاثیرگزاری بر دیگران است. هر شخصی که خوب ، زیبا و قدرتمند سخن بگوید، می تواند منشا تاثیرات بسیاری بر دیگران باشد.
از طرفی باید بدانید که، نحوه سخن گفتن نه تنها معرف شخصيت افراد است، بلكه با توجه به آن به احساسات، عواطف، جهان بینی و همچنین ميزان دانش و تحصيلات طرف مقابل پي می بريم.
فردی كه از هنر سخنوری آگاه است و با كاربرد درست كلمات و عبارات آشنايی دارد، حتی در سخت ترین شرایط هم، قادر به گشودن هر در بسته ای است و از هر مهلكه ای رهايی می يابد.
سخن گفتن، آنچنان تاثیری بر دیگران دارد که می تواند آنها را تبدیل به یک منِ فراتر از خودشان کند و در وضعیتی بزرگتر خود را ببینند. وضعیتی که درون آن با قدرت ها و پتانسیل هایی که تا آن لحظه از آنها پنهان بوده، روبرو شوند و بنابراین با تکیه بر آنها بتوانند رویایی برای خویش بسازند.
خلق وضعیتی برای ساختن رویا، از بزرگترین دستاوردهای سخن گفتن است. چرا که باعث نیرو بخشیدن و به حرکت انداختن انسانی می شود که تا آن لحظه خود را شخصی فاقد توانایی حرکت کردن به سوی زندگی بهتر می دانست. شاید این کار برابر باشد با کار یک هنرمند در ساختن و خلق کردن یک اثر هنری که باعث زنده شدن تاریخ و تمدن یک ملت است. مثل کاری که هومر با تمدن یونان کرد. هومر، شاعر و داستانسرای یونانی است. تصور میشود که در قرن هشتم یا هفتم پیش از میلاد در یونان زندگی میکرده است و تنها آثار به جا مانده از وی، دو گلچین شعر به نامهای ایلیاد و ادیسه است. همه آنچه که ما درباره تاریخ و افسانههای یونان باستان میدانیم از موضوعهای همین شعرها گرفته شدهاست. به عبارتی، هومر، با این کار تمدن و اندیشه یونان را همیشه زنده کرده است.
در دوران معاصر، می توانیم به مثالی عینی تر اشاره کنیم. جمله زیر را به خاطر دارید؟
من ، رویایی دارم!
من رویایی دارم که روزی فرا خواهد رسید که چهار فرزند کوچکم در کشوری زندگی خواهند کرد ،
که معیار قضاوت، رنگ پوست نه بلکه محتوای اخلاقی شان خواهد بود .
و امروز من رویایی دارم!
من رویایی دارم که روزی فرا خواهد رسید …..
این قسمتی از سخنرانی به یادماندنی، مارتین لوتر است. او با این سخنرانی، وضعیتی برای ساختن رویا در ذهن و روح مخاطبانش را خلق کرد. او باور را برایشان ساخت!
بنابراین، باید بدانید که سخن گفتن، صرفا حرف زدن نیست بلکه نوعی نگاه است، سبک زندگی است و از طریق آن می توان به ساختن احساس، باور، انگیزه، کنش، حرکت، رویا و چشم انداز در ذهن، اندیشه و روح دیگران دست زد.
این نکته در انواع موقعیت های ارتباطی اعم از:
گفت و گوهای روزمره، ارتباطات سازمانی، مصاحبه ها، خواستگاری، گزارش دهی شفاهی، سخنرانی های رسمی، سخنرانی های عمومی، صحنه مذاکره، صحنه فروش و معامله و هر موقعیت دیگری کاربرد دارد.
اهمیت سخن گفتن تا حدی است که نمی توانید بدون آن، به خواسته ها و دستاوردهای تان برسید.
باید بدانید که سخن گفتن، یک مهارت است. یک هنر است. یک سری اصول و قوانین و تکنیک هایی دارد که اگر آنها را فرابگیرید و آنها را به کار ببندید، قادر خواهید بود که چنان تاثیری بر دیگران بگذارید که آنها را همیشه به خود جذب کنید.
حال سوال مهم این است که:
چرا این مهارت و این هنر را به صورت تخصصی یاد نمی گیرید و یادگیری اش را به تعویق می اندازید؟!!
مگر در زندگی، برای پیشرفت به چیزی غیر از این نیاز دارید؟!!
مطمئن باشید که با یادگیری این مهارت، سرعت پیشرفت و موفقیت تان، بیشتر و بیشتر خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید