اعتماد
به نفس، احساسی است که حتما با یک عمل، فعالیت و کنشی همراه است. در واقع
بدون داشتن آن، همه چیز در حد یک حرف یا شعار می ماند.
در واقع اعتماد به نفس، احساس قدرتی است که حرف را به عمل تبدیل میکند.
زندگیِ
انسان از نظر کیفی هر طوری که باشد، همگی در نتیجه اندیشه، تصمیم ها،
رفتارها و اقدام هایی است که خود او انجام می دهد و بنابراین، کسی به جز
او، مسئول زندگی و مشکلاتش نیست. نکته مهم دقیقا همین جاست که در بیشتر
مواقع انسان نمی تواند اقدام ها و یا تصمیم هایی استراتژیک در جهت بهبود و
بالا بردن کیفیت زندگی اش بگیرد. بخش زیادی از این انجام ندادن ها و در
واقع تاخیرها، در نتیجه نداشتن اعتماد به نفس است. تاخیر ها هم قاتل
موفقیت است!
روش های زیادی برای بالا بردن اعتماد به نفس وجود دارد. اما
من تصمیم دارم که به سه اصل مهم و البته ساده و کاربردی که هر شخصی می
تواند به سرعت آنها را به کار گیرد اشاره کنم:
ازآنجاییکه
این ضمیر ناخودآگاه است که سیگنال های ورودی را که از طریق حواس پنجگانه
و رشته های فکری (توجه به خود) دریافت کرده و پردازش می کند و باور می
سازد، لذا هرگونه تعریفی را که انسان از دیگران بشنود، به خصوص آنجا که
این تعریف صادقانه باشد، در ضمیر ناخودآگاه، پردازششده و اعتمادبهنفسی
بهتر و عالی تر در انسان ساخته می شود.
درعینحال، این موضوع وقتی
توسط خود انسان هم (بهصورت تعریف از خود) مطرح می شود، ضمیر ناخودآگاه
سادهلوحانه و بدون قضاوت، این تعریف را می شنود و در وجود شخص
اعتمادبهنفس می سازد؛ اما همان طور که می دانید، این موضوع در فرهنگ ما
مقبول نیست که کسی از خود تعریف کند، ولی به هرحال آنجایی که شما می
گویید من انسان زیبایی هستم و یا اینکه من انسان توانمندی هستم، این سخن
توسط ضمیر ناخودآگاه شما، اعتمادبهنفستان را افزایش می دهد؛ اما ببینیم
که چگونه انسان میتواند در معرض تعریف و ستایش و تمجید دیگران قرار بگیرد.
ازآنجاییکه
هر انسانی بر اساس فطرتش دوست دارد که مورد تعریف و تمجید و ستایش دیگران
قرار بگیرد، لذا وقتی کسی از او تعریف میکند که مثلاً «چه زیبا سخن
میگویید!» و یا «چه خط زیبایی دارید!» و یا «چه لباس قشنگی پوشیدهاید!»
و... به وجد می آید و خوشحال می شود و این خوشحالی را به فرد تعریف
کننده منتقل می کند و لذا انسان ها همچون آیینه ای عمل می کنند که وقتی
تعریفی از آن ها می شود و سیگنال مثبتی دریافت می کنند، آن سیگنال مثبت
را به فرد مقابل منعکس می کنند؛ و این در حالی است که اکثر مواقع، فرد
تعریف شده ساکت نمی ماند بلکه به سخن می آید و عمل متقابل به مثل می
کند و مثلاً می گوید که چشمان شما زیبا می بیند و یا اینکه خودتان
زیبایید؛ و این در واقع همان چیزی است که ما به دنبال آن بودیم، یعنی کاری
کنیم که دیگران از ما تعریف کنند. اصولاً تعریف کردن بجا از دیگران عامل
ایجاد اعتمادبهنفس در افراد جامعه می شود و لذا این یک عمل بسیار نیکوست
و درعین حال می تواند عاملی برای ارتقای اعتمادبهنفس خود آدمی شود.
بنابراین
یکی از ویژگی های انسان متحول شده مثل شما، این است که در برخوردهایش با
دیگران، در صورت صلاحدید، آن طرف مقابل را مورد تعریف و ستایش قرار دهد و
ویژگی های خوب او را ستایش کند.
شما
وقتی به موقع از یک نفر تعریف کردید، این تعریف صادقانه، می تواند دریچه
مهر و محبت را باز کند و دل های دو نفر را به هم نزدیک کند و محبت
آفریند؛ و این از ویژگی های انسانهای مؤمن است. شما هم این خصلت خوب
انسانی را تمرین کنید و جزو ویژگیهای خوب خود قرار دهید.
تشویق
از عوامل ارتقای اعتمادبهنفس است. اصولاً هنگامیکه انسانی مورد تشویق و
تمجید قرار می گیرد ضمیر ناخودآگاه او در وی اعتمادبهنفس می سازد و آن
شخص خود را بهتر باور می کند؛ بنابراین، یکی از روش های ایجاد
اعتمادبهنفس در میان افراد جامعه، تشویق به موقع و درست آن هاست.
درعین حال تشویق انسان توسط خودش هم یکی از تکنیک های اساسی برای بالابردن سطح
خودباوری و اعتمادبهنفس است، لذا به شما پیشنهاد می کنم که در هر فرصتی
به اعمال و رفتار و کارهای شایسته و حرکت های موفقیت آفرین خود نگاه کنید
و خود را مورد تشویق قرار دهید، بر شانه خود بزنید و بر خود آفرین بگویید؛
بدین ترتیب، به بالا رفتن میزان اعتمادبهنفس و خودباوری خویش کمک شایانی
کرده اید.
بنیانگذار تکنولوژی فکر و بزرگترین سخنران انگیزشی در ایران که با برگزاری سمینارها و دوره های تكنولوژی فكر به بسط و گسترش اين تكنولوژی در ايران پرداخته اند و تحولات بزرگی در نظام فكری و باورهای مردمان این سرزمین ايجاد كرده اند.