برای دستیابی به پول و ثروت فراوان باید در ابتدا نظام باورها خود را بشناسید، با عملکرد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه آشنا شده و با هدایت و کنترل ذهن خود به سمت اهداف و خواسته‌های خود گام بردارید. به این منظور می‌آموزید:

1-    باور چیست و چگونه به‌وجود می‌آید؟

2-    چگونه می‌توان باورهای خود را تغییر داد؟

 اگر خدا آرزویی را به دلمان می‌اندازد می‌داند که توانایی رسیدن به آن را داریم. به قول دکتر الهی قمشه‌ای: "آرزو دلیل بر استعداد است، وقتی انسان آرزو می‌کند که‌ای کاش من بتوانم چنین و چنان بشوم بدانید که حتماً می‌تواند، هیچ‌گاه یک بره که به دنیا می‌آید آرزوی این را ندارد که رئیس دانشگاه هاروارد شود و اصلاً به ذهنش هم خطور نمی‌کند، چرا؟ چون توانش را ندارد"

انسانی که آرزوی کسب ثروت حلال و فراوان دارد قطع به‌یقین می‌تواند به آن آرزو دست پیدا کند اما چه چیزی سبب می‌شود که فرد نتواند به این خواسته خود برسد؟ اولین و مهم‌ترین مانع ثروتمند شدن افراد باورهای فرد است. اگر دنیایی که ما می‌بینیم احمقانه به نظر می‌رسد به خاطر نظام باورهای غلط ما است و اگر می‌خواهیم دنیایمان را به‌گونه‌ای دیگر ببینیم باید نظام باورهای خود را اصلاح کنیم.

1-  باور چیست و چگونه به وجود می‌آید؟

باور فکری است که مکرراً در ذهن تکرار شده است در ذهن ناخودآگاه ما نهادینه‌شده است. باورهای ما کمیت‌های ثابتی نیستند و با مرور زمان توسط ضمیر ناخودآگاه تغییر می‌کنند. باورهای ما توسط سیگنال‌هایی ورودی‌مان به وجود می‌آیند، سیگنال‌هایی که از کودکی و از طریق حواس پنج‌گانه و رشته‌های فکری خود دریافت می‌کنیم. مثلاً جملاتی که می‌شنویم، اتفاقاتی که می‌بینیم، دردها و خوشحالی‌هایی که لمس می‌کنیم و ... به‌عنوان‌مثال ما در خانواده‌ای به دنیا آمده‌ایم که مرتباً پدر و مادرمان به ما حس ارزشمند بودن، دوست‌داشتنی بودن و خوب بودن منتقل کرده‌اند، در مدرسه و در جمع دوستان و همسالان نیز همه ما را فردی دوست‌داشتنی می‌بینند و به ما این‌گونه می‌گویند، در جامعه به فردیت و شخصیت ما احترام فراوان گذاشته‌اند و ... فردی که در چنین شرایطی زندگی کرده باشد ناخودآگاه در وجودش این باور شکل‌گرفته است که فردی دوست‌داشتنی است.

نظام باورهای یک فرد یعنی مجموعه‌ای از باورهای فرد، پارادایم و استایل شخصیتی فرد را می‌سازند. فردی که باورهای عالی و سازنده نسبت به خود دارد، خود را شایسته و لایق و مستحق خوبی‌ها می‌بیند و می‌داند، برای خود احترام قائل است، اهداف عالی تعیین می‌کند و برای رسیدن به اهدافش تلاش می‌کند، حتی اگر در این مسیر با سختی‌ها و مسائلی هم مواجه شود باقدرت آن‌ها را پشت سر می‌گذارد. حال فردی را فرض کنید که نظام باورهایش نقطه مقابل شخصیت دوست‌داشتنی ما باشد؛ از کودکی و از طریق خانواده، دوستان، اطرافیان، مدرسه، جامعه و ... خود را فردی بد شناخته است و باور دارد فرد دوست‌داشتنی نیست و شایسته و لایق دستیابی به اهداف عالی نیست. اینجاست که این فرد در درون خود بزرگ‌ترین سد و مانع نیل به ثروت و زندگی ایدئال را ساخته است.

شاید فکر کنید که نه! من می‌دانم ثروت و پول و فراوانی بسیار عالی است و خود را شایسته و لایق بهترین‌ها می‌دانم، اصلاً مگر می‌شود انسانی طالب خوبی‌ها و گریزان از بدی‌ها نباشد؟

حرف شما منطقی است اما داستان این است که نظام باورها ارتباط مستقیمی با ضمیر ناخودآگاه ما دارد و به‌صورت ناخودآگاه برنامه‌ریزی‌شده و کمتر از 10 درصد از ذهن ما به‌صورت خودآگاه و هوشیارانه و تحت کنترل ما پروگرام می‌شود. درواقع بسیاری از باورهای مخرب ما نسبت به پول در ذهن ما شکل‌گرفته‌اند که شاید از وجود آن‌ها هم بی‌خبر باشیم. اما خبر خوب این است که باورها قابل‌تغییرند درنتیجه شخصیت ما نیز قابل‌تغییر است.

2-برای تغییر باورها چه باید کرد؟

اول: تعیین خود مطلوبتان

دوم: شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود

سوم: کنترل و هدایت ضمیر ناخودآگاه و ذهن خود

تعیین خود مطلوبتان

ابتدا باید شخصیت شگفت‌انگیز و شگفت‌آفرین که رسیدن به آن نهایت آرزوی ما است در نظر بگیریم و آن را خورشید شخصیت خود بنامیم و سپس مشخص کنیم و بنویسیم که آن شخصیت کیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ چه صفات اخلاقی و عادات خوبی دارد؟ چقدر سلامت و شادمان است؟ از چه معلومات علمی برخوردار است؟ چه شغلی دارد؟ ازلحاظ مالی چگونه است؟

ازآنجاکه یک زندگی شگفت‌انگیز را یک شخصیت شگفت‌انگیز خلق می‌کند، لذا می‌توانید انتظار داشته باشید که این خورشید شخصیت شما که به‌تدریج و به‌زودی در پیکر جسم شما حلول پیدا می‌کند در دنیای بیرون زندگی شگفت‌انگیز و آینده شمارا شکل می‌دهد.

مهم‌ترین محصول شخصیت یک انسان اندیشه‌های ارزشمند و حاصل آفرین است، اندیشه‌های انسان بسته‌های انرژی هستند که از ذهن آدمی به دنیای بیرون ارسال می‌شود؛ بنابراین ضمیر ناخودآگاه عامل شکل‌دهنده شخصیت شما است. ضمیر ناخودآگاه درواقع عامل تغییر و تحول در انسان است.

شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود

ضمیر خودآگاه به کمک حواس پنج‌گانه (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه) مرتب اطلاعات را از دنیای بیرون دریافت می‌کند بعلاوه رشته‌های فکری را که در ذهن تولید می‌شوند را عیناً به ضمیر ناخودآگاه منتقل می‌کند. سپس ضمیر ناخودآگاه پس از دریافت اطلاعات و پردازش آن‌ها 4 کار عمده و مهم را انجام می‌دهد:

روحیه می‌سازد.

باور می‌سازد.

تمام فیزیولوژی بدن را هدایت و کنترل می‌کند.

ارتباط ما را با کل جهان هستی برقرار می‌کند.

لذا اندیشه که حاصل باور و احساسات شما است توسط ضمیر ناخودآگاه ساخته می‌شود و کائنات به احساس و باور شما عکس‌العمل نشان می‌دهد، درنتیجه ضمیر ناخودآگاه شما فرمانروای کل زندگی شما است، پس ما باید بتوانیم ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه‌ریزی کنیم.