زنده باد جهان اینستاگرام!

زنده باد جهان اینستاگرام!

واقعیت مرده است، زنده باد جهان اینستاگرام!

ماجرا از این قرار است:
شما پستی از محصول یا تخصص خود منتشر می کنید، کسانی آن را دلپذیر و دوستداشتنی می‌یابند و شروع می‌کنند به بازنشر و همرسانی آن. سپس در یک چشم بر هم زدن، از سرتاسر دنیا، انسان‌ های متفاوتی، از آن پست دیدن می‌ کنند و شما به عنوان صاحب آن پست در زمانی کوتاه، شناخته و جهان‌ گیر می‌ شوید!
آری این چنین است نیروی عظیم شبکه‌ های اجتماعی!
اما شما تا چه حد کار و فعالیت‌ های اقتصادی تان را با سبک زندگی امروز و عصر جدید تطبیق داده‌اید؟ چقدر شیوه‌های بازار سنتی و اقتصاد کلاسیک را با شیوه‌های نو و اقتصاد مدرن هماهنگ و تنظیم کرده‌اید؟



اینستاگرام، تعریف جدیدی از واقعیت ارائه کرده است.اگر واقعیت را طبق تعریف کلاسیک، با فیزیک و داشتن ماده هم‌ ارز بدانیم، ناچار باید بپذیریم که شبکه‌ های اجتماعی به طور عام و اینستاگرام به طور خاص، همه چیز را بر هم ریخته و تمامی تعاریف را واژگون کرده است! به طوری کلی مَجازی، واقعیتی بدون ماده و جسم است. شما در اینستاگرام، واقعیت دارید اما بدون جسم و کالبد. به عبارتی دیگر شما در فضای مجازی، فیزیک دارید اما غیرقابل اندازه‌‌گیری!


وقتی ماده و جسم را از واقعیت کلاسیک جدا و کسر کنیم، چیزی که باقی میماند یک فضای خالی است که هر چیزی درون آن قرار بگیرد، به سرعت سیال میشود و از شکلی به شکلی دیگر درمیآید. 
نکته‌ی دیگر آن است که درون این فضا، شما چیزها را آن گونه که در دنیای واقعیت تجربه می‌کنید، دیگر تجربه نخواهید کرد! تجربه در جهان واقعیت، ماده دارد. موضوع تجربه در دنیای واقعیت سه چیز است: انسان، رویداد یا اتفاق و زمان. هر سه مورد گفته شده، ملموس هستند. شما وقتی اتفاقی برای‌تان می‌افتد و از آن اتفاق زمانی می‌گذرد و به گذشته تبدیل می‌شود، به تحلیل آن اتفاق می‌نشینید و از پیامدهایش درس می‌آموزید. به این فرآیند در دنیای واقعیت، تجربه کردن گفته می‌شود.
سیستم تجربه کردن اما، تغییر کرده است. به جای تجربه کردن، شما عکس می‌گیرید، عکس می‌بینید، جمله‌ی کوتاهی را یادداشت می‌کنید یا جمله‌ی کوتاهی را می‌خوانید. بنابراین، نوعی سرعت در تجربه کردن پدیدار شده‌است. جهان اینستاگرام، حتی تجربه کردن را فاقد ماده کرده است. انسان‌‌ها فیزیکی نیستند بلکه مجازی‌‌اند، بنابراین، اتفاق‌ها و رویدادها حتما رابطه‌ی مستقیمی با انسان ندارند و زمان هم آن‌قدر سریع می‌گذرد که اصولا گذشته و تاریخ معنایی پیدا نمی‌کند. نکته‌ی دیگر آن که، منطق در این جهان کارکردی ندارد. اینجا جهان احساسات است. منطق محتاج تحلیل است و زمان‌بر اما احساس زودگذر و ناپایدار است و به همین تبع سریع! 


بنابراین تعاریف، پیوند و رابطه‌ی احساسی درون این جهان بیشتر است و تصمیم‌ها به همین دلیل درون این جهان با سرعت بیشتری اتخاذ می‌شود. شاید بتوان گفت که در بسیاری مواقع، رفتار انسان‌ها در این جهان، بسیار انسانی‌تر از فضای واقعیت است، چرا که بی‌هیچ چشمداشتی یکدیگر را حمایت و ستایش می‌کنند و به هم مهر می‌ورزند. البته همه‌ی این مسائل با سرعتی خارق‌العاده و با کیفیتی بسیار ناپایدار در حال وقوع است.
اینکه آیا این پدیده‌ی تازه، خوب است یا بد، بحث مفصل دیگری است. اما پرسش مهم این است: حال که سبک زندگی انسان مدرن به شکل غیرقابل اجتنابی به این سمت می‌رود، ما چگونه باید درون این جهان زندگی کنیم؟ در این جا منظورم از زندگی، بیشتر کار و فعالیت اقتصادی است.
آری، جهان اینستاگرام این‌گونه است: بدون ماده و سیال! در این جهان، شیوه‌های تولید، شیوه‌های بازاریابی، ارتباطات، ارائه، فروش و... بسیار متفاوت است. کار، فعالیت‌های اقتصادی، فروش، معرفی و ارائه‌ی محصول، امروزه به شدت در یک رشته‌ارتباط به هم تنیده با دیگران قرار گرفته است. به نوعی انگار همه چیز به این رابطه و مصاحبت پیوند خورده است.
دیگر برقراری ارتباطات، به شیوه‌ی گذشته زمان‌بر و وقت‌گیر نیست، بلکه سرعت برقراری ارتباط میان دو یا چند نفر آن‌قدر سریع شده که کار دیگر به دقیقه‌ها هم نمی‌کشد و در چند ثانیه احتیاجات و نیازها مرتفع می‌گردد.


بنابراین، اگر با شیوه‌ی سنتی کار می‌کنید، شما انسان تنهایی هستید و انگار پیشرفت در کسب‌وکارتان متوقف شده‌است. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دیگر، هیچ شخصی مستقل از دیگری نیست. به عبارتی، کسب‌وکار مستقل دیگر معنایی ندارد. چرا که کسب‌وکارها از طریق وضعیتی که تکنولوژی و عصر دیجیتال برای‌مان ایجاد کرده، به شدت به انسان‌ها مرتبط شده است. امروزه مستقل بودن در کسب‌وکار، یعنی تنها بودن و تنها بودن به مرور زمان نتیجه‌ای جز شکست ندارد!
بنابراین، شما باید کسب‌وکار و محصول‌تان را طوری در این جهان ارائه کنید که با این جهان همگام (یعنی همراه با سبک زندگی جدید) باشد.
با جمله‌‌ای از بنجامین دیزرائیلی این مقاله را به پایان می‌‌رسانم:
راز موفقیت در زندگی این است که هنگامی که فرصتی پیش آمد، انسان برای استفاده از آن کاملا آماده و مهیا باشد!

جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره آنلاین موفقیت در 150 روز کلیک کنید



نظر کاربران

وحيد محنت كش وحيد محنت كش 3 سال پیش
بسيار زيبا بود خداوند بر درجات علمت بيفزايد دكتر تا بتوانيد بيشتر حرف خير بزنيد
اکبر محمد ولی پور اکبر محمد ولی پور 3 سال پیش
سلام ممنون از مقلات و مطالب خوبتون سپاس خدای یکتا را که شخصیت ارزشمندی چون دکتر آزمندیان در عصر ما هست و ما میتونیم از وجود ایشون ثمره ببریم با افتخار همه جا فریاد میزنم بنده حقیر شاگرد استاد علی رضا آزمندیان هستم
محدثه صابریان محدثه صابریان 3 سال پیش
بسیار عالی بود انگار جهان آخرت ملموس تر شده که انسان در ان جهان فاقد کالبد و جسم است و زمان قابل درک نیست
برای ارسال نظر لطفا ابتدا عضو سایت شوید یا اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید.