چگونه انگیزه خود را افزایش دهیم؟
راههایی برای افزایش انگیزه در زندگی
تا کی در انتظار قیامت توان نشست برخیز تا هزاران قیامت به پا کنی
میتوانید منتظر یک نفر بمانید تا شما را ترغیب و تشویق کند و در شما انگیزه ایجاد کند، ولی نمیتوانید همیشه متکی به آن باشید. شما هر روزه با عواملی دست به گریبان هستید که انگیزههایتان را میکُشند و از آنچه که عشق به دست آوردنش را دارید، باز میدارند و در تیررس بمباران خود قرار میدهند و انگیزههای شما را به خطر میاندازند. در زندگی، علیرغم کوشش در جهت حفظ خود از این خطرات، باز هم از دست دادن انگیزه و اشتیاق خیلی عجیب نیست.
انسانهای غافلی که تمرکزشان همیشه بر محدودیتهای زندگی است وکلامی پر از ناباوری و ناامیدی دارند، همگان را به منطقی بودن تشویق میکنند و به هر شکلی که شده انگیزهها را میکشند. انسانهایی هم هستند که به شما جرأت و جسارت ببخشند و ترغیب و تشویقتان کنند، معلمان و راهنمایان و همسفرانی که انگیزه بخشند. خوش به سعادت انسانی که خود، به مخزن وجودش،جرقه میزند و انفجاری به پا میکند. انسانی که خود، انگیزهی خویشتن است و شمع روشن درونش، انگیزهی پایداری را در او شعلهور ساخته است. همین است، تفاوت میان انسانهای هوشیار و غافل جامعه. انسانهای هوشیار گوهری در وجود خود دارند که بقیه ندارند، بخشی از این گوهر وجود، استارت درون است که منجر به انفجار سوخت جت درون سیلندرهای وجودتان و حرکتآفرینی شما میشود. لذا برای خلق زیباترین تابلوی زندگی و ایجاد انگیزه، منتظر هیچکس نمانید و خود اقدام کنید. انگیزهها را ضمیر ناخودآگاه میسازد و کافی است شما، یک سری اطلاعات خاص کنترل شده به آن بدهید. عوامل انگیزهساز به قرار از زیر است:
یکم. عوامل درونی انگیزهساز:
1. عشق و علاقه (به خود، به خدا، به محبوب و به زندگی)
عشق، انگیزهای بیکران در وجودتان ایجاد میکند. آنجا که به خودتان عشق میورزید و هرگز نمیخواهید غافلانه زندگی کنید، وقتی به خدا عشق میورزید و میخواهید هر روز زندگیتان را به زیباترین شکل به او تقدیم کنید و از او یاری میخواهید، وقتی به یک محبوب عشق میورزید، به آغوش گرمش فکر میکنید و به او میگویید دوستش دارید،
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
هرگز سختیهای مسیر را نخواهید فهمید، زیرا فقط به هدف و عشقتان چشم دوختهاید. زیرا عاشقید، عاشقی بدون شرط که چیزی هم در ازای عملتان نمیخواهید. درست مانند فیضان نور خورشیدی که به همه انسانها میتابد. عشقی رحمانی، برای تمام انسانها و عشقی رحیمی، برای انسانهای خاصی که لیاقت زلالی و پاکی او را دارند. چه انگیزهای قشنگتر از عشق خداوند، میتواند در انسان شعلهای بیفکند و او را نیمههای شب از بستر خواب خوش بلند کند و به معاشقه با پروردگارش بایستاند.
2. اهرم رنج و لذت
این اهرم، عامل بسیار مهمی در ایجاد انگیزهی درونی است. انجام هر کاری در انسانها، فطرتاً یا برای فرار از یک رنج است و یا برای رسیدن به لذتی و یا هر دو. در صورت استفاده از این اهرمها، زیباترین انگیزهها را از آن خود خواهید کرد. مثلاً دانشآموزی که باید درس بخواند، تست بزند، سرکلاس خوب گوش کند، صبح زود از خواب بیدار شود و… انگیزهی بسیار قدرتمندی میخواهد. برای ساختن چنین انگیزهای میتواند دو حالت زیر را مجسم کند: اول، کریهترین تصویری که حکایت از شکست دارد را تجسم کند. دوم، قشنگترین تصویر پیامآور پیروزی را تصور کند. تصویری از قبول شدن در یک دانشگاه معتبر، تصویر تبریکگویی اطرافیان و… و تا میتواند به این تصویر، لذت بدهد.
اکنون باید این دو تصویر را به کناری بگذارد. در طی زمان درس خواندن، هروقت حالش بد بود و انگیزهی لازم برای سختکوشی نداشت، تصویر آن انسان بیعُرضه را برای خود تداعی کند تا غرق در درد ناکامیهایش شود سپس آن تصویر زیبا را ببیند. به محض مقایسهی این دو تصویر، انگیزهی لازم در او به وجود خواهد آمد. میدانید چرا؟ چون انسانها تمام کارهایشان برای فرار از رنجی یا نائل آمدن به لذتی است. اهرم رنج و لذت، هم دردآورست و هم شادیبخش، هم نذیرست و هم بشیر. آن دانشآموز در مسیر فطرت الهی خویش، رنج و درد را نمیپذیرد، پس تلاش میکند تا به لذت حاصل از درس خواندن برسد. این قانون است. این مثال را برای هر هدفی میتوانید عملی کنید تا همیشه انگیزهی شما را بالا نگاه دارد.
3. درماندگی و قیام
سختیهای طاقتفرسای زندگی. باید قیام کرد بر علیه کمبودها، ناداشتهها و نواقص. جان ماکسول میگوید: شما گاهی برنده میشوید و گاهی میآموزید. بنابراین شکستها و چالشهای زندگی را به عنوان آموختههایتان نگاه کنید تا در شما انگیزه و شوق پرواز ایجاد کند و حتی اگر زمین هم خوردید، زمینگیر نشوید. در زندگی هیچکس به شما قول نداده است که همه چیز بر وفق مرادتان خواهد بود:
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
4. معیارهای ارزشی
ارزشها به انسان انگیزه میدهد، مخصوصاً ارزشهای دینی درست. انسانها به خاطر ارزشهایشان قیام میکنند. مثلاً جوان رزمندهای که در جبهههای جنگ برای حفظ یک ارزش جانش را از دست میدهد. انسان دیگری هم فقر را ارزش میداند درحالی که ضد ارزش است. پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: الفَقرُ سَوادُ الوَجه فی الدارَینَ. فقر عامل روسیاهی آدمی در دنیا و آخرت است.
دوم. عوامل بیرونی انگیزهساز:
1. هدف: هدفهای جذاب بهترین انگیزه را ایجاد میکنند، شوق دیدار خدا، شوق وصال محبوب و اهدافی از این دست.
2. همراهان عقاب: انسانهای عقاب همراهان و همسفرانی هستند که شما را متوجه توانمندیهایتان میکنند و گفتنیهایی را میگویند که موجب احیای انگیزه و روحیهی شما میشود. خداوند در قرآن میفرماید: “احیاء یک انسان مثل احیاء یک امت است” احساس رسالتِ بزرگی کنید و قدر خویش را بدانید و آن را برای خود ارزش قرار دهید.
3. نیاز: نیازها و احتیاجات میتوانند در شما انگیزه ایجاد کنند. توجه به نیازها و قیام بر علیه آنچه که ندارید ولی باید داشته باشید. بعضی از انسانها از نیازهایشان استقبال میکنند و در جهت رفع آن میکوشند، ولی بعضی دیگر نیازهایشان را نادیده میانگارند و به راحتی از کنار آنها درمیگذرند، البته که ایرادی ندارد ولی من هرگز به انسان مسلمان چنین توصیهای نمیکنم. ارض واسعهی خدا پر است از فرصتها که میتوانید از راه حلال با بهرهگیری از این فرصتها، ثروتمند شوید.
4. محبوبها و معشوقها: گاهی داشتن یک محبوب خود انگیزهای میشود برای رسیدن به مراتب بالای زندگی.
دوستدار شما دکتر علیرضا آزمندیان
دیدگاهتان را بنویسید